به گزارش سینماپرس، روابط ععمومی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر لحظاتی پیش اعلام کرد: در راستای حمایت از فیلم های سینمایی انیمیشن و ارج نهادن به این سینمای نوپا طی توافقی میان جشنواره فیلم فجر و آسیفای ایران علاوه بر نمایش های دیگر، یک سانس ویژه در کاخ مردمی جشنواره (پردیس ملت ) به نمایش ۸ فیلم انیمیشن اختصاص یافت.
این نمایش ها از پنجشنبه ۱۵ بهمن آغاز و تا ۲۲ بهمن هر روز ساعت ۱۵ در سالن شماره ۳ پردیس سینمایی ملت ادامه خواهد داشت.
برنامه نمایش این آثار از این قرار است:
*پنجشنبه ۱۵ بهمن ماه «در مسیر باران»ساخته حامد کاتبی
*جمعه ۱۶ بهمن ماه «پادشاه آب»اثر مجید اسماعیلی
*شنبه ۱۷ بهمن ماه «فهرست مقدس»ساخته محمد امین همدانی
*یکشنبه ۱۸ «کله آهنی»به کارگردانی غلامرضا ملااحمدی
*دوشنبه ۱۹ بهمن ماه «ناسور»به کارگردانی کیانوش دالوند
*سه شنبه ۲۰ بهمن ماه «بازمانده»به کارگردانی احسان طاهری
*چهارشنبه ۲۱ بهمن ماه «قلب خورشید»به کارگردانی احمد علمداری
*پنجشنبه ۲۲ بهمن ماه «نبرد خلیج فارس ۲»به کرگردانی فرهاد عظیما
سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر ۱۲ بهمن آغاز و تا ۲۲ بهمن ماه ادامه خواهد داشت.
بنا بر این گزارش بخسی از یادداشت انتقادی سایت رجانیوز به شرح زیر بازنشر می گردد:
حقیقت مهمتر و تلختر، همسو شدن مدیریت فعلی سینما با این نگرانی جریان شبهروشنفکری است. چنانکه اثرات این نگاه همسو را میتوان در حذف هفت اثر انیمیشن از جدول نمایش برج میلاد و بیشتر سینماهای مردمی در جشنوارهی امسال جستجو کرد. به عبارت دقیقتر، در حالی که امسال حداقل هفت انیمیشن («فهرست مقدس»، «نبرد خلیج فارس ۲»، «ناسور»، «آیههای بی قراری»، «در مسیر باران»، «بازمانده» و «قلب خورشید»)، پررنگتر از همیشه و پرتعدادتر از قبل، متقاضی حضور در جشنوارهی فیلم فجر بودند، با بیرحمی تمام از دایرهی اکران حذف شدند و صرفاً به عنوان زینتالمجالس، در دو سه سینمای مردمی شانس اکران پیدا کردند؛ بیآنکه حتی سه اثر پذیرفته شده در بخش مسابقه، اکرانی برای رسانهها داشته باشند. آثاری که به گواه آمار، قریب به اتفاق آنها، آثاری با مضامین مذهبی و انقلابی هستند و در زمرهی تولیدات جبههی فرهنگی انقلاب قرار میگیرند و ایضا از جهت تکنیکی نیز، پیشرفت چشمگیری نسبت به تولیدات سالهای گذشته دارند.
این در حالی است که در سالهای گذشته، انیمیشنهای به مراتب ضعیفتر و کمشمارتر از آثار امسال، در برج میلاد و سینماهای مردمی امکان نمایش یافته و خود را در معرض بازخوردهای رسانهای و مردمی قرار داده بودند. آثاری همچون «بوشهر ۹:۲۰ دقیقه»، «سرزمین گوهران»، «داستان سامرا» و ...
عجیبتر اینکه این بایکوت انیمیشنها درست در شرایطی صورت میگیرد که صنعت انیمیشن وطنی به واسطهی اکران موفق و سه میلیاردی «شاهزادهی روم» در فصل سرد و نه چندان مساعد اکران، بیش از پیش خود را ثابت کرده است و نشان داده که از پشتوانهی مردمی برخوردار است و در صورت اکران مناسب و البته استفاده از مضامین ارزشی، میتواند شانه به شانهی فیلمهای سینمایی و حتی فراتر از آن، جلوه کند.
علاوه بر این، جشنوارهی فیلم فجر حتی اگر بخواهد حرفهای هم جلوه کند، باید مانند تمام جشنوارههای مهم دنیا، مجالی هم برای دیده شدن انیمیشن و حتی جایزه و بخش ویژهای برای این آثار در نظر بگیرد؛ نه اینکه در یک عقبگرد آشکار نسبت به دورههای پیشین، حتی مانع دیده شدن این آثار توسط اصحاب رسانه و مردم و به حذف نام آثار انیمیشن از لیست بلیتهای پیشفروش مردمی شود. چرا که جشنوارهی فیلم فجر به علت توجه حداکثری رسانهها، بستر بسیار مناسبی برای تبلیغ فیلمهاست و بازخوردهای طول جشنواره، روی اکران فیلمها در طول سال، تأثیرات مستقیمی میگذارد؛ بنابراین میتوان مدعی شد که عملاً مدیریت جشنوارهی فیلم فجر، با حذف آثار انیمیشن از اکران برج میلاد، این آثار نوپا و صنعت انیمیشن در حال شکلگیری کشور را از امکان دیده شدن محروم کرده است.
بایکوت انیمیشنهای جذاب امسال در برج میلاد و سینماهای مردمی در حالی صورت میگیرد که آثار بیمخاطب، کند، کسلکننده و بدون جذابیت بخش «هنر و تجربه»، بنابر رسم مندرآوردی سال گذشتهی جشنواره، سانس ویژهای در جشنوارهی فیلم فجر در برج میلاد دارند و در برخی از بهترین سینماهای مردمی نیز، شانس نمایش یافتهاند. آثاری که سال گذشته خلوتترین سانسهای نمایش در برج میلاد را به خود اختصاص داده بودند. حقیقتی که نشان میدهد دادن سوبسیدهای ویژه به سینمای شبهروشنفکری، در اولویت مدیران سینمایی است؛ حتی به بهای حذف آثار انیمیشنی که در اکران مردمی شانس موفقیت بالایی دارند.
سوال اصلی در حقیقت اینجاست که آیا اکر آثار انیمیشن امسال به جای پرداختن به موضوعات مذهبی و انقلابی همچون «عاشورا» و «ماجرای اصحاب اخدود» و «اتفاقات منطقه و حضور سردار قاسم سلیمانی»، سوژههایی چون «اسیدپاشی»، «تنهایی انسان معاصر»، «خیانت» و ... را محور قرار داده بودند، باز هم به این راحتی حذف میشدند؟ آیا اگر به جای امثال «فرهاد عظیما» و «محمد امین همدانی»، نام چند شبهروشنفکر به عنوان کارگردان این آثار ثبت شده بود، دبیر جشنواره به این راحتی به بایکوت این آثار تن میداد؟ آیا اگر کارگردانان آثار پویانمایی امسال، چهرههای توصیه شده توسط «آسیفا ایران» (انجمن سینمایی فیلمسازان انیمیشن ایران) و در زمرهی اصحاب کافهنشینی «نورالدین زرین کلک» -مشهور به پدر انیمیشن ایران که چند سال پیش به جرم کشیدن روسری از سر یک دختر دانشجو از دانشگاه تهران اخراج شد- به شمار میرفتند، باز هم به این راحتی حذف میشدند؟
به نظر میرسد نقطهی عطف این ماجرا آنجاست که داوری و انتخاب آثار انیمیشن به تشکل «آسیفا» سپرده میشود و مرجع تصمیمگیری، در صنعتی که اتفاقا نقطهی مزیت جبههی فرهنگی انقلاب است، به روشنفکران واگذار میگردد. نتیجه هم اینکه آثار انیمیشن امسال به جرم پرداختن به مضامین مذهبی و انقلابی بایکوت میشوند تا درخشش جبههی فرهنکی انقلاب در حوزهی انیمیشن دیده نشود و پنهان بماند؛ شاید که از این طریق همچنان شبهروشنفکران وطنی بتوانند هیمنهی هنری خیالی خود را حفظ کنند و زیر سایهی جمهوری اسلامی ادامهی حیات دهند. و اگرنه چرا در هیئت انتخاب و داوری بخش انیمیشن نباید از چهرههای امتحان پس دادهای چون «هادی محمدیان» -کارگردان «شاهزادهی روم»- استفاده شود؟ مگر نه اینکه اثر او هم به گواه جشنوارهی گذشته و هم به گواه گیشه، اثر موفقی بوده است؟
ارسال نظر